صدا میکنم ” تو ” را !
این ” جانی ” که میگویی ، جانم را میگیرد !
نزن این حرف ها را !
دل من جنبه ندارد . . .
به پای هم پیر شدیم …
من ، و خیال تو !
کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی…
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو……
بیهوده تحریمم نکن
من ایرانی ام
برای داشتنت دنیا را هم دور خواهم زد . . .
تنهایی
چیزهای زیادی
به انسان می آموزد
اما تو نرو
بگذار من نادان بمانم . . .
آرام بگیر دلم …
تنگ نشو برایش …
مگر نشنیدی جمله ی آخرش را !
“چیزی بینمان نبوده”
ازکسانی که همه چیز را محاسبه می کنند بترس
وهرگز قلبت را در اختیار آنها نگذار
آنها حساب عشقی که نثار تو می کنند را نیز دارند
و روزی آن را با تو تسویه میکنند!
تمام نیمکت های این پارک ۲نفره اند
بی خیال به درخت تکیه میدهم . . .
درد داره
یکی میشه همه ی زندگیت !
ولی …
هیچ جای زندگیت حضور نداره …
با تو ام رفیق!
اگر نمی توانی
به قلب من
برگردی
پس مرا
از قلب ات برگردان . . .